پستونک
چند وقتی بود مامان تصمیم گرفته بود منو از پستونک بگیره یا بهتر بگم پستونکو از من بگیره ولی جور نمیشد تا اینکه یه روز که خونه مادرجون بودیم زنداییم گفت دو روزی هست که پرهام پستونک نمیخوره اونجا بود که مامان تصمیمش قطعی شد مخصوصا که تو کتاب خونده بود حتما باید قبل از هجده ماهگی باشه تا هم عوارض فیزیکیش روی فک و لبها کمتر باشه هم احساسیش وهم آسونتر بچه باهاش کنار بیاد البته من خیلی وقت بود که فقط موقع خواب پستونک میخوردم و وقتی خوابم میبرد مامان اونو از دهنم در میاورد ولی بازم نخوردنش بهتر بود خلاصه دوشنبه شب ۶ خرداد اولین شبی بود که من بدون پستونک خوابیدم و همینطور شبهای دیگه خدا رو شکر خیلی بهتر و راحت تر از اون بود که فکرشو میکردم الانم نزدی...
نویسنده :
مامان فرشته
15:04